نظریه مادر الگوی پیشرفت اسلامی برای اداره جامعه
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از سؤالاتی که همواره در میان جامعه نخبگانی کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی تابه حال مطرح بوده، مسأله اداره جامعه با نگاه دینی یا همان اداره دینی جامعه است؛ در واقع پس از انقلاب مبارک سال 57 همواره از یکسو نیروهای انقلاب داعیهدار این بودهاند که دین مبین اسلام، توانمندی اداره جامعه را دارد و میتواند نظم زندگی بشر را بهگونهای سامان دهد که علاوه بر سعادت اخروی، سعادت دنیوی آنها را نیز فراهم آورد. از سوی دیگر نیز کارشناسانِ نظریات غربی همواره این سؤال را مطرح کردهاند که نگاه اسلام برای اداره جامعه چیست؟ در واقع تفکر دینی چگونه میخواهد به زندگی دنیوی افراد سر و سامان دهد؟ به صورت خلاصه وظیفه حکومت دینی چیست؟
با وجود اینکه این گفتوگوها و دیالوگها مدتهای مدیدی در میان این دو جریان صورت میگرفته و میگیرد اما هنوز پاسخ مشخص و واضحی به این سؤال داده نشده است که دین مبین اسلام چگونه جامعه را اداره میکند و اساساً وظیفه حکومت دینی چیست؟ نوشتار حاضر درصدد است تا پاسخی هرچند اجمالی به این سؤال داده و از منظر اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی به صورت مختصر و موجز نشان دهد که اداره اسلامی جامعه از چه طریق و مجرایی صورت میگیرد.
اما نکته مهم این است که اداره جامعه با نگاه دینی را از دو منظر میتوان بررسی کرد؛ اولین رویکردِ بررسیِ اداره دینی جامعه، تبیین و بحث بر روی نظم کلانِ اسلام برای اداره جامعه است. در واقع هدف اصلی در رویکرد نوع اول این نیست که مشخص شود نظم پیشنهادی اسلام برای بخش اقتصاد، آموزش و پرورش، رسانه، حوزه قانونگذاری و دیگر حوزهها و بخشها چیست؛ بلکه هدف اصلی این است که قدر جامعِ این نظمها و نقطه ثقل و مرکز محوریای که تمام نظمهای بخشی بر اساس آن ارائه میشوند روشن گردد. رویکرد دوم نیز بررسی نظمهای بخشی اسلام برای ادارهی حوزههای مختلف جامعه است.
آنچه در این یادداشت مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت نظم کلان اداره جامعه بر اساس اسلام است؛ ضرورت ارائه نظم کلان برای اداره جامعه به این موضوع باز میگردد که در صورت عدم ارائه نظم کلان و غرقشدن در نظمهای بخشی، این خطر وجود دارد که نظمهای بخشیِ مختلف دارای مرکز ثقل نبوده و هدفِ واحدی را دنبال نکنند و به اصطلاح برهمافزایی نداشته باشند و در برخی از موارد حتی در جهت ضد یکدیگر عمل نمایند. در واقع ارائه تصویر کلان از آن جهت ضرورت دارد که اگر فعالیتهای بخشهای مختلف ذیل یک نظریه واحد - که مصادیق آن در تمام بخشها وجود دارد - صورت نگیرد بیم آن میرود که هر یک از بخشها نیز در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده و موجب صرف زمان و هزینه بیهوده شوند.
با توجه به ضرورت فوق ساطر این رقوم قصد دارد در این وجیزه و در حد چند صفحه به شرح نگاه کلان اسلام برای اداره جامعه یا همان نظریه مادر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بپردازد. البته شرح مفصلِ نظریه مادر الگوی پیشرفت اسلامی مجالی بسیار وسیعتر میطلبد؛ اما همیناندک مطالب نیز میتواند موجب ایجاد جرّقههایی در ذهن نخبگان گردد.
به منظور توضیح نظریه مادر الگوی پیشرفت اسلامی به عنوان مقدمه باید به این نکته توجه نمود که اساساً اداره جامعه به چه معناست؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که اداره جامعه به معنای برهمافزایی ارادههای انسانی و مشارکت انسانها در یک بخشِ از بخشهای مختلف جامعه است. به عنوان مثال اداره بخش آموزش جامعه به معنای مشارکت ارادهی اساتید، مدیران و دانشآموزان است، همچنین پدر و مادرانی که هزینههای تحصیل فرزند خود را پرداخته و لوازم تحصیل را برای آنها فراهم میآورند نیز در اداره بخش آموزشِ جامعه دخیل هستند. همچنین کسانی که در تهیه و انتشار کتب مشارکت میکنند را نیز باید به این افراد اضافه نمود. اداره بخش سیاست نیز از قاعده مشارکت مردم مستثنی نیست؛ در واقع برگزاری یک انتخابات و همهپرسی مرهون مشارکتِ مجریان انتخابات، کاندیدها و نامزدهای انتخاباتی، رأیدهندگان و ... هستند. در بخش اقتصاد نیز شاهد ارادههایی هستیم که به تولید، توزیع، سرمایهگذاری، ارائه خدمات و ... پرداخته و در اداره بخش اقتصاد نقش خود را ایفا میکنند. بنابراین نکته مهم و اساسی این است که متغیر اصلی اداره هر یک از بخشهای جامعه ارادههای انسانیای هستند که در اداره آن بخش مشارکت میکنند و حکومتها برای اداره جامعه خود باید انسانها را در بخشهای مختلف مشارکت دهند.
حال با توجه به مقدمه فوق سؤالی اساسی پیش میآید؛ آیا میتوان برای ایجاد برهمافزایی میان ارادهها، افراد را مجبور به مشارکت نموده و از روشهای جبری برای ایجاد مشارکت استفاده کرد؟ از منظر اسلام شریف مشارکت جبری ارادهها مورد تأیید و پذیرش نیست و نباید مورد استفاده قرار گیرد؛ زیرا استفاده از جبر در مشارکتدادن انسانها معایب بسیاری دارد که اندکتوجهی به این معایب هر انسان عاقل و فهیمی را به این نتیجه میرساند که نباید از مکانیزمهای جبری در ایجاد مشارکت استفاده نمود. در ذیل به چند مورد از معایب استفاده از مکانیزمهای جبری در ایجاد مشارکت عمومی اشاره میگردد:
1. ناپایداری نظم ایجاد شده توسط مشارکت جبری؛ هرگاه افرادی مجبور به مشارکت در انجام کاری شوند، نظمی که در اثر این مشارکت ایجاد خواهد شد، نظمی ناپایدار خواهد بود و به محض نبود ابزارهای ایجاد جبر، مشارکت نیز صورت نخواهد گرفت. به عنوان نمونه میتوان به مسأله بستن کمربندی ایمنی در اتومبیل اشاره کرد؛ کسانی که کمربند ایمنی خودرو را در اثر جبر و برای فرار از جریمه میبنند در هنگام نبود دوربینهای راهنمایی-رانندگی کمربندهای خود را باز نموده و به این نظمِ جبری تن نمیدهند.
2. اتقان پایین کارها؛ از دیگر مضرّات مشارکت جبری میتوان به اتقان پایین فعالیتهای صورتگرفته تحت مشارکت جبری اشاره کرد. توضیح بیشتر آنکه وقتی فردی مجبور به انجام کاری میشود، دقت کافی را به خرج نداده و سعی مینماید تا کار را فوراً و با هر کیفیتی که شده انجام دهد تا از جبرِ وارد بر خودش فرار کند؛ اصولاً وقتی افراد به چیزی علاقه نداشته باشند و صرفاً بهخاطر اجبار در امری مشارکت نمایند، کاری که در آن زمینه انجام خواهند داد اتقان و کیفیت مناسبی را نخواهد داشت.
3. مختلشدنِ تفکر افراد؛ از دیگر معایب مشارکت جبری یا بهتر بگویم مهمترین و خطرناکترینِ عیب مشارکت جبری این است که افراد، ذیل مشارکت جبری قوه تفکر خود را به کار نمیگیرند و در واقع فعالیتِ انجامشده توسط آنها موجب رشد فکری آنها نمیگردد؛ طبیعی است که وقتی کسی مجبور به انجام فعالیتی شد، قدرتِ فکر و تفکر خود را در انجام آن فعالیت به کار نمیگیرد، در حالی که از منظر نگاه دینی غرضِ اصلی مشارکتدادن افراد جامعه در امور مختلف و اداره جامعه به دست مردم، رشد فکری و عقلی افرادِ جامعه است؛ اما مشارکت جبری، افراد را از این موهبت منع میکند.
با توجه به سه نکتهی فوق و همچنین با توجه به دهها استدلال دیگر؛ نگاه دینی معتقد است که برای مشارکت افراد جامعه نباید از روشهای جبری استفاده نمود و افراد را با اکراه به مشارکت در امری وادار کرد. البته به این نکته باید دقت نمود که مجبورکردن، همواره به این معنا نیست که واقعاً افراد را مجبور نموده و با ایجاد رعب و وحشت در دل آنها و استفاده از ابزارهایی مانند قانون آنها را وادار به مشارکت در امری کنیم، خیر؛ یکی از روشهای مجبورکردنِ افراد به مشارکت که در کشورهای غربی بسیار رواج دارد استفاده از ابزاری به نام رسانه و غولهای رسانهای برای القای مطلب مورد نظر خود به مخاطبین است؛ در واقع رسانهها، ابزارهای ایجادِ جبری هستند که با انتقال اطلاعات به صورت یکطرفه، مانع از تفکر صحیح افراد و انتخاب راهِ درست و صحیح توسط خودِ فرد میشوند و این نیز یکنوع جبر محسوب میگردد.
با توجه به نکته فوق سؤالی که پیش میآید این است که جمعِ میان این دو امر چگونه امکانپذیر است؟ یعنی مشارکت اختیاری و از سَرِ شوق و علاقه و بدون جبر و اکراه چگونه صورت میگیرد؟ از منظر مفاهیم اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی برای مشارکتدادن ارادههای افراد بهتر است در عوض دخالت در تصمیمات افراد - که از منظر اسلام وقتی تصمیمی توسط فردی اتخاذ شد، کسی نباید در مقابل تصمیم او مانع ایجاد کند - عوامل مؤثر بر تصمیمات افراد را مدیریت کنیم.
توضیح بیشتر آنکه تصمیمات انسانها در هر زمینهای که باشد تحت تأثیر برخی از عوامل است و مهمترین این عوامل که کنترل آن در اختیار غیر معصومین نیز هست، موضوعی به نام نظامِ نگرشهای مؤثر بر تصمیمگیری افراد است؛ در واقع مدیران جامعه دینی برای اصلاح یک تصمیم و همراستا کردن ِتصمیمات افراد با جهتی که به دنبال آن هستند و مشارکتدادن ارادهها در بخشهای مختلف، باید نگرشهایی که افراد بر اساس آنها تصمیم میگیرند را اصلاح نموده و در واقع این نگرشها را هدایت کنند تا از این رهگذر، هم تصمیمات افراد را اصلاح نمایند و هم اینکار را با استفاده از جبر انجام نداده باشند.
در حقیقت اصلاح نگرش انسانها چیزی شبیهِ مشاورهدادن به افراد است و مشاورهدادن به افراد هیچگاه دخالت در حوزه تصمیمگیری آنها محسوب نمیشود؛ زیرا افراد مختار هستند که به این مشورتها عمل کنند یا آنها را مورد عمل قرار ندهند. هدایت نگرشهای مؤثر بر تصمیمگیری افراد نیز همینطور است و پس از هدایت نگرشها افراد میتوانند تصمیماتِ همجهت بگیرند یا اینکه همان تصمیم غلط خود را اتخاذ نموده و در حوزهای که مدیران جامعه دینی میخواهند مشارکت ننمایند.
اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی از هدایت نگرشهای مؤثر بر تصمیمگیری افراد به هدایت نظامات ذهنی تعبیر نموده است. بنابراین از منظر الگوی پیشرفت اسلامی راهکار ایجاد مشارکت اختیاری، هدایت نظامات ذهنی افراد و همراستاکردن نگرشهای آنها با جهت مطلوب است.
حال سؤالی که پیش میآید این است که هدایت نظامات ذهنی از چه طریقی امکانپذیر بوده و عملیاتی میشود؟ آنچه در ابتدای امر به نظر میرسد این است که هدایت نظامات ذهنی و اصلاح نگرشهای افراد از طریق گفتوگو و بیان نگرشهای صحیح و درست انجام میشود؛ به عبارت سادهتر مدیران جامعه برای اصلاح نگرشهای افراد جامعه باید نگرشهای صحیح را برای آنها بازگو نموده و از طریق تبیین و مباحث نظری به اصلاح نگرشها مبادرت ورزند.
اما از نظر مفاهیم اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی اصلاح نگرشهای افراد جامعه تنها از رهگذر بیان و تبلیغ صورت نمیگیرد؛ بلکه عواملِ غیربیانیِ دیگری نیز وجود دارند که اگر اثر آنها بیش از بیان و تبلیغ نباشد، قطعاً با اثر بیان و تبلیغ برابر است و کمتر نیست. از منظر الگوی پیشرفت اسلامی برای هدایت نظامات ذهنی علاوه بر تبیین و تبلیغ باید بر روی این عواملِ غیربیانی نیز متمرکز شد و آنها را بهگونهای فراهم آورد که در تبلیغ و تبیین ضرب شده و اثرِ هدایتی بیشتری را ایجاد کنند.
به عنوان مثال یکی از مواردی که اثر تبلیغِ نگرشهای صحیح را بیشتر یا کمتر مینماید، مسأله نفی سبیل است؛ اگر نفی سبیل شکسته شود - حال این شسکتهشدن میتواند به صورت فیزیکی یا به صورت نرم باشد - اثر تبیین و تبلیغ مدیران جامعه دینی برای اصلاح نگرشها و هدایت تصمیمات بسیار کاهش مییابد. فیالمثل در حال حاضر و با ورود ماهوارهها به منازل، نفی سبیل شکسته شده است و کفار به صورت نرم بر تفکرات جامعه ما تسلط یافتهاند. نتیجه این تسلط نیز چیزی جز کاهش عمق تبلیغ و سطحیشدن تبیین نیست؛ به عبارت سادهتر در عوض اینکه معارف دینی را در سطوح بالا برای افراد تبیین کنیم باید به حل شبهاتی بپردازیم که افراد شبگذشته آنها را از ماهواره شنیدهاند. نفی سبیل یک مسألهی غیربیانی است اما شکستهشدن آن موجب اختلال در فرایند هدایت نظامات ذهنی افراد و اختلال در فرایند بیان و تبلیغ میشود.
نمونهی دیگر از موضوعات مؤثر بر هدایت نظامات ذهنی، دوران تربیت و دوران شکلگیری شخصیت است؛ اگر پدران و مادران توصیههای مطرحشده برای دوران شکلگیری شخصیت را انجام داده و به آنها عمل کنند شخصیت افراد بهگونهای رقم خواهد خورد که تبلیغ و تبیین مدیران جامعه برای ایجاد مشارکت و برهمافزایی ارادهها مؤثرتر واقع گردد.
به عنوان مثال یکی از توصیههای دوران شکلگیری شخصیت این است که مادران در ماههای خاصی از دوران بارداری کندر مصرف کنند؛[1] چرا که این موضوع باعث باهوششدن و زکیشدن کودک میگردد. خُب طبیعی است که بیان و تبلیغ در فردی که از هوش سرشاری برخوردار است بسیار مؤثرتر از تبیین و تبلیغ برای افراد کمهوش و غیر زکی است. در حالی که مصرف کندر در دوران بارداری یک امر غیربیانی است اما تأثیر خود را بر فرایند هدایت میگذارد.
بنابراین از منظر اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی راهکار هدایت نظامات ذهنی تنها تبیین و تبلیغ نیست، بلکه تبلیغ و تبیین باید در عوامل غیربیانی ضرب شوند تا هدایتِ مطلوب در راستای جهت مورد نظر صورت گیرد و برهمافزایی ارادهها انجام شود و بخش مورد نظر اداره گردد.
اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی از موضوعاتی که بر فرایند هدایت اثرگذار هستند به موضوعات جهتساز تعبیر نموده است. بنابراین معادله کلیِ اداره جامعه از منظر الگوی پیشرفت اسلامی، پردازش موضوعات جهتساز - زیرساختهای هدایت نظامات ذهنی - است؛ پردازش نیز به معنای محققکردن موضوعات جهتساز است. در واقع مدیران جامعه دینی برای اداره بهتر جامعه و مشارکتدادن ارادهها باید پردازش موضوعات جهتساز را در دستور کار خود قرار دهند.
[1]. قال الرّضا «أطعِموا حَبالاکُم ذَکَرَاللُّبانِ ، فَإِن یَکُ فی بَطنِها غُلامٌ خَرَجَ ذَکِیَّ القَلبِ عالِماً شُجاعاً ، وإن تَکُ جارِیَةٌ حَسُنَ خَلقُها وخُلُقُها ، وعَظُمَت عَجیزَتُها ، وحَظِیَت عِندَ زَوجِها»
امام رضاعلیهالسلام فرمودند: به زنان باردارتان، کندر نر بدهید. در این صورت، اگر آنچه در شکم زن است، پسر باشد، بیداردل، آگاه و دلیر مىگردد، و اگر دختر باشد، روى و خوىِ وى نکو مىشود و سرین او سترگ مىگردد و نزد همسرش بهره مییابد.
تهذیبالاحکام، ج 7، ص 440
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
طبقه بندی موضوعی
- برنامهریزی از نگاه الگوی پیشرفت اسلامی (۱۴)
- یادداشتها (۲)
- عکسنوشتها (۷)
- پاراگرافها و کوتاهنوشتها (۱)
- گفتوشنود (۱)
- کلیپهای صوتی و تصویری (۱)
- حوزه انقلابی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت (۱)
- یادداشتها (۰)
- عکسنوشتها (۱)
- پاراگرافها و کوتاهنوشتها (۰)
- گفتوشنود (۰)
- کلیپهای صوتی و تصویری (۰)
- محرومیتزدایی (۵)
- یادداشتها (۱)
- عکسنوشتها (۳)
- پاراگرافها و کوتاهنوشتها (۰)
- گفتوشنود (۰)
- کلیپهای صوتی و تصویری (۰)
- تحلیل حادثه 19 دیماه 1395 (۲)
- یادداشتها (۰)
- عکسنوشتها (۲)
- پاراگرافها و کوتاهنوشتها (۰)
- گفتوشنود (۰)
- کلیپهای صوتی و تصویری (۰)
- مدیریت شهری از نگاه الگوی پیشرفت اسلامی (۱)
- یادداشتها (۰)
- عکسنوشتها (۱)
- پاراگرافها و کوتاهنوشتها (۰)
- گفتوشنود (۰)
- کلیپهای صوتی و تصویری (۰)
- آمارهایی از کشورهای توسعهیافته (۱)
- اخبار الگوی پیشرفت اسلامی (۵)
- موضوعات عام الگوی پیشرفت اسلامی (۱)
آخرين مطالب
-
سند آموزش 2030 یک پروژه نفوذ گسترده است!
دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ -
طراحی استکبار برای انحلال جمهوری اسلامی با چالش مواجه شد!
دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ -
-
مدیریت شهری باید بر روی چه امری تمرکز کند؟
دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ -
سکته جریان توسعهگرا در ایران
شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ -
توسعه محرومیتزاست!
جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ -
محور فعالیتهای پیشرفت و آبادانی و رفع محرومیت چیست؟
جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ -
چرا قوانین کشور اجرا نمیشوند؟
يكشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ -
-
پربازديدها
-
۵۰۹ -
۳۴۲ -
۱۶۸ -
۱۶۴ -
۱۴۶ -
۱۴۸ -
۱۵۳ -
۱۴۷ -
۱۴۰ -
۱۲۹